۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

آیا مردان ميتوانند زنان رابزنند؟



سوال:  سوره نسا ایه34 را چگونه ترجمه می کنید میگوید زنان سرکش را بزنید؟
ج:با ذکر ایه وبا توجه به ایات قران میگوییم ضرب معانی گوناگونی دارد وترجمه مترجمین را که به غلط ضرب را در اینجا به معنی زدن ترجمه کرده اند را غیر توحیدی و مخالف با سیاق آیات میدانم زیرا در هیچ کجای قرآن برای اطاعت دیگری از شما ویا از خدا امر به زدن نمیکند و ترجمه ضرب  در این ایه به معنی رها کردن یا جدا کردن است
نسا 34 4/34
الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بما انفقوا من اموالهم فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله و اللاتي تخافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن في المضاجع و اضربوهن فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ان الله كان عليا كبيرا (34)
 مردان برای زنان تکیه گاه هستند برای  آنکه خدا بعضی ازمردان را نسبت به بعضی مردان دیگر نعمت داده و بدلیل آنکه  مردان از اموالشان (برای زندگی وخانواده) خرج  میکنند وزنان صالح پارسایانند وحفظ کننده گان برای  ناپیدا هستند بدلیل آنچه را که خدا حفظ کرده (یا دستور به حفاظت از آن حدود را داده) و زنانی که از سرکشی آنها احساس خطر میکنید آنان را به انجام نیکیها و ترک بدیها تشویق کنید و از آنان در رختخواب ها کناره گیری کنید و جدایشان سازید و اگر از شما اطاعت کردند پس بدنبال راه دیگری برای آنها نباشید قطعاً خدا برتر و بزرگوارتر است (34)
سوال : کلمه ضرب به معنی زدن است چطور می گوئید رها کردن یا جدا کردن؟
ج :با استناد به ایات قران کریم وفرهنگ لغت در زبان عرب که کلمه ضرب به معانی مختلف از جمله جدا کردن یا رها کردن بکار میرود مثلا (ضرب الدهر بیننا=روزگار بین ما جدایی انداخت )یا(ضرب بینی و بینه الایام = زمان بین من و او را جدا کرد)اما در قرآن هم ضرب به معانی مختلف آمده از جمله صرف نظرکردن و جدا کردن در زِِِِِِِِِِِیربخشی از این ایات را که ضرب معنی غیر از زدن دارد می اوریم
رعد 17   17/13
انزل ‏من السماء ماء فسالت اودية بقدرها فاحتمل السيل زبدا رابيا و مما يوقدون عليه في النار ابتغاء حلية او متاع زبد مثله كذلك يضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث في الارض كذلك يضرب الله الامثال (17)
خداوند از آسمان آبى فرستاد; و از هر دره و رودخانه‏ اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد; سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد; و از آنچه (در كوره ‏ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى ‏كنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مى‏ آيد -خداوند، حق و باطل را چنين جدا میکند اما كفها به بيرون پرتاب مى‏ شوند، ولى‏ آنچه به مردم سود مى ‏رساند ( آب يا فلز خالص ) در زمين مى‏ ماند; خداوند اينچنين مثالها را بیان میکند (17)
دقت در آیه فوق نشان میدهد که ترجمه های غلط که مترجمین با کپی کردن از یکدیگر چگونه قران را تحریف کرده و از مفاهیم و معانی اصیل توحیدی فاصله گرفته انددر این آیه ضرب دو بار تکرار شده که بار اول بمعنی جدا کردن حق از باطل است وبار دوم بیان کردن مثال هاست
زخرف  5    5/43ا فنضرب عنكم الذكر صفحا ان كنتم قوما مسرفين (5)
آيا صرف نظر میکنیم از  شما و در می گذریم از ذكر ( قرآن)  بخاطر اينكه قومى اسرافكاريد؟! (5)
در این ایه ضرب به معنی صرفنظر کردن است یا باز داشتن است
نسا 101 4/101
و اذا ضربتم في الارض فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلاة ان خفتم ان يفتنكم الذين كفروا ان الكافرين كانوا لكم عدوا مبينا (101)
هنگامى كه سفر مى‏ كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه كافران بترسيد زيرا كافران براى شما دشمن آشكارى هستند. (101)
اینجا ضرب به معنی مسافرت است
کهف 11 18/11
فضربنا على آذانهم في الكهف سنين عددا (11)
و پوشاندیم بر گوشهایشان در غار بشمار سالها
داستان اصحاب کهف است که ضرب به معنی حجاب و پوشش است
طه 77 20/77
و لقد اوحينا الى موسى ان اسر بعبادي فاضرب لهم طريقا في البحر يبسا لا تخاف دركا و لا تخشى (77)
وقطعا" به موسى وحى فرستاديم كه شبانه بنده هایم را با خود ببر وجستجو کن براى آنها راهى خشك در دريا  نه از دستگیر شدن بترس و نه از غرق شدن در دريا (77)
در اینجا هم ضرب به معنی یافتن و جستجوست . آیات مشابه این ایات باز هم در قران هست که فعل ضرب به معانی دیگر آمده و در کلام عرب نیز همینطور مانند ضرب الدهر بیننا = روزگار میان ما جدایی انداخت  ضرب بینی و بینه الایام روزگار میان من و او جدایی انداخت ضرب در فرهنگ لغات عرب به معانی گونا گونی آمده و ضرب فقط به معنی زدن نیست
هرگز در قران توصیه نمیشود کسی را با تنبیه وکتک به هدایت دعوت کرد

۳ نظر:

  1. الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّـهُ ۚ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿34﴾

    مردان بر زنان شوهرند (نگهدار و مواظب وسرپرست ) به سبب آنچه الله بعضشان را بر بعضي برتري داده است و به سبب آنچه از اموالشان خرج مي كنند. پس، زنانِ نيكوكار، فرمانبردارند و بر پنهان ها نگهبانند. به سبب آنچه الله حفظ فرموده است (فرمان بر حفظ روابط و اسرار خانوادگي « مؤمنون : 5، نساء : 20 و 21 »)
    و زنانی كه از سرپيچي و دشمني (بدرفتاري) ايشان مي ترسيد پس، (برمبناي بندگي و ترس مطلق از فرامين الله) ايشان را نصيحت كنيد! و از ايشان در خوابگاه ها دوري كنيد! و ايشان را (از سرپيجی و دشمنی وبدرفتاري) باز گردانيد! (براطاعت وبندگي و ترس مطلق از فرامين الله براي بازگشت از انحراف، مانند گل و گياه خميده و منحرف شده ای در باغچه يا گلدان که با بستن به چوبی محکم، راست و سرپا می ايستد) پس، زمانی که (براطاعت و بندگي و ترس مطلق ازفرامين الله ) از شما (بر اجرای فرمان الله) اطاعت كردند پس، بر عليه ايشان راهي نجوئيد! (اقدام ديگری نکنيد، بلكه براطاعت وبندگی از فرامين الله زندگي عادي شود« تغابن : 14 ») يقينًا الله (به طورمطلق) بلند مرتبه و كبير است.

    وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّـهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا ﴿35﴾

    و زمانی که (شما متصديان امور خانواده) از (ريشه دار شدن) شقاق و دشمني بين آن دو مي ترسيد، پس، اگر (راه) اصلاح را خواستند داوري از خويشان مرد و داوري از خويشان زن را بفرستيد! (تا آيات) الله بينشان را اصلاح كند. يقينًا الله (به طور مطلق) دانا و با خبر است.

    همسران پيامبر، به تأييد الله در آيه « احزاب : 29 » مقيد و ملبس به لباس تقوا مجري فرمان احزاب : 70 و 71 اسوه ای مورد تبعيت زنان مؤمنانند . « اعراف : 26 »
    « نشوز » (ناسازگاری) در باره تازه ايمانان مدينه و بعضًا كم ايمان و حتي منافق و پيروان طاغوت مذهبی شيطان صفت يا هوا و هوس خواه (قابل مقايسه با زنان لوط و نوح « تحريم : 10 ») و مانند آيه ممتحنه : 12 نيازمند به آزمايش است.
    آيه 35 به راهنمائی آيه 36 مانند آيات « بقره : 72-74 و مائده : 106-108 » در شرک فراگير مورد اشاره در آيات « يوسف : 106، مريم : 59 » با قست قلب آثار تربيت قرآنی کم رنگ و به کنار نهاده شود.

    پاسخحذف
  2. الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّـهُ ۚ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿34﴾

    مردان بر زنان شوهرند (نگهدار و مواظب وسرپرست ) به سبب آنچه الله بعضشان را بر بعضي برتري داده است و به سبب آنچه از اموالشان خرج مي كنند. پس، زنانِ نيكوكار، فرمانبردارند و بر پنهان ها نگهبانند. به سبب آنچه الله حفظ فرموده است (فرمان بر حفظ روابط و اسرار خانوادگي « مؤمنون : 5، نساء : 20 و 21 »)
    و زنانی كه از سرپيچي و دشمني (بدرفتاري) ايشان مي ترسيد پس، (برمبناي بندگي و ترس مطلق از فرامين الله) ايشان را نصيحت كنيد! و از ايشان در خوابگاه ها دوري كنيد! و ايشان را (از سرپيجی و دشمنی وبدرفتاري) باز گردانيد! (براطاعت وبندگي و ترس مطلق از فرامين الله براي بازگشت از انحراف، مانند گل و گياه خميده و منحرف شده ای در باغچه يا گلدان که با بستن به چوبی محکم، راست و سرپا می ايستد) پس، زمانی که (براطاعت و بندگي و ترس مطلق ازفرامين الله ) از شما (بر اجرای فرمان الله) اطاعت كردند پس، بر عليه ايشان راهي نجوئيد! (اقدام ديگری نکنيد، بلكه براطاعت وبندگی از فرامين الله زندگي عادي شود« تغابن : 14 ») يقينًا الله (به طورمطلق) بلند مرتبه و كبير است.

    وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّـهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا ﴿35﴾

    و زمانی که (شما متصديان امور خانواده) از (ريشه دار شدن) شقاق و دشمني بين آن دو مي ترسيد، پس، اگر (راه) اصلاح را خواستند داوري از خويشان مرد و داوري از خويشان زن را بفرستيد! (تا آيات) الله بينشان را اصلاح كند. يقينًا الله (به طور مطلق) دانا و با خبر است.

    همسران پيامبر، به تأييد الله در آيه « احزاب : 29 » مقيد و ملبس به لباس تقوا مجري فرمان احزاب : 70 و 71 اسوه ای مورد تبعيت زنان مؤمنانند . « اعراف : 26 »
    « نشوز » (ناسازگاری) در باره تازه ايمانان مدينه و بعضًا كم ايمان و حتي منافق و پيروان طاغوت مذهبی شيطان صفت يا هوا و هوس خواه (قابل مقايسه با زنان لوط و نوح « تحريم : 10 ») و مانند آيه ممتحنه : 12 نيازمند به آزمايش است.
    آيه 35 به راهنمائی آيه 36 مانند آيات « بقره : 72-74 و مائده : 106-108 » در شرک فراگير مورد اشاره در آيات « يوسف : 106، مريم : 59 » با قست قلب آثار تربيت قرآنی کم رنگ و به کنار نهاده شود.

    پاسخحذف
  3. ضرب حتی اگر معنی زدن هم بدهد فقط زدن یک بار هست نه کتک زدن
    مثل یه پشت دستی
    نه گرفتن زیر مشت و لگد

    پاسخحذف